اهمیت بازی برای رشد کودک دوزبانه
بزرگترها، تمایل دارند بازی را برای کودک دوزبانه یک فعالیت نه چندان مهم در نظر بگیرند. اما بازی، در رشد شخصی و اجتماعی اثری بسیار مهم دارد و این اثر در تمام زندگی ادامه مییابد. تاریخدانان و مردمشناسان کشف کردهاند که انسان متعلق به دوران بسیار دور نیز بازی میکرده است.
بازی، شکلهای بسیار زیادی دارد: نمایشی، اکتشافی، گروهی، اجتماعی، بازیهایی که بر نیروی بدنی تکیه دارند و بازیهای دیگر.
در سالهای اخیر، بازیهای نمایشی، که در آنها شبیهسازی میکنند، توجه روانشناسان را به خود جلب کرده است. آنها این بازیها را وسیلهی مطالعهی شخصیت کودک دوزبانه و آشکار کردن تغییرات شناختی او میدانند.
در 2 سال اول زندگی، کودک دوزبانه از دستکاری ساده اشیا به کشف ویژگیهای منحصر به فرد آنها و به بازیهای نمایشی دربارهی رفتارهای کاملاً پیچیده و مهم از نظر شناختی عبور میکند. همانطور که میتوان انتظار داشت، درصد کودکان دوزبانه ای که حاضر میشوند با کودکان دیگر در بازیهای نمایشی شرکت کنند، بر حسب سن افزایش مییابد.
به عقیدهی برخی پژوهشگران، این نوع بازیها از حد تواناییهای شناختی کودکان ۳ ساله بالاتر است. با این همه، بعضی دیگر، این بازیها را در کودکان دوزبانه 2 ساله نیز دیدهاند، هرچند شکلهای پیچیده آنها بعد ظاهر میشود.
کودک دوزبانه، بازی کردن دیگران و اطراف خود را به آرامی مشاهده میکند یا به فعالیتهای بدون هدف وارد میشود (سرپا میایستد، روی صندلی مینشیند و پا میشود، روی لباسهای خود خط میکشد و …).
کودک دوزبانه با اسباببازیهای خود به تنهایی مشغول میشود و هیچ فعالیت و حرکتی را در جهت نزدیک شدن به سایر کودکان دوزبانه یا حرف زدن با آنها انجام نمیدهند. کودک بازی کردن با دیگران را نگاه میکند، گاهی با آنها حرف میزند یا سوالاتی را از آنها میپرسد، اما قاطی آنها نمیشود.
کودک، در کنار کودکان دوزبانه ی دیگر، به تنهایی بازی میکند. هر چند کودکان در کنار یکدیگر و با اسباببازیهای مشابه سرگرم میشوند، با هم بازی نمیکنند.
کودکان دوزبانه ارتباط برقرار میکنند، اسباببازیها را امانت میدهند یا امانت میگیرند، با کامپیوترها، اتومبیلها، قطارهای اسباببازی، یکدیگر را دنبال میکنند و رفتارهای یکدیگر را متقابلاً تحت تأثیر قرار میدهند. هر کودک همان چیزی را انجام میدهد که میخواهد؛ تقسیم کار و هدف مشترک وجود ندارد.
کودکان با هم بازی میکنند. در این نوع بازی، کودکان دوزبانه معمولاً فعالیت و نقشهای مختلف عهدهدار میشوند و خود را عضو گروهی که دیگران نیز جزء آن هستند در نظر میگیرند. بازی موازی در کودکان 2 ساله برتری دارد و در طول دوره پیشدبستانی به صورت نوعی رفتار مهم باقی میماند. بازی شراکتی اولین نوع بازی کودک دوزبانه 2 ساله را تشکیل میدهد و از نظر فراوانی، کمی از بازی موازی جلو میافتد. بازی تعاونی نیز، بیش از پیش در کودکان 3 و 4 ساله دیده میشود. بازی، در رشد کودک، نقشهای متفاوتی برعهده دارد.
اینک تعدادی از آنها را با هم مرور میکنیم:
- بازی، کولهباری از تحریکات شناختی:
بازی به کودک دوزبانه اجازه میدهد که در زمینههایی حرکتی و حسی به کشفهایی دست یابد. مثلاً، کودک، بزرگی و کوچکی، بلندی و کوتاهی، سفتی و نرمی، صافی و زبری و ویژگیهای دیگر را کشف میکند، الگو میدهد، جور میکند و اندازه میگیرد. وقتی او میسازد و بعد خراب میکند، به ویژگیهای اشیا پی میبرد و مفاهیم مربوط به توده، ارتفاع، حجم و بافت را کسب میکند.
بازی موجب میشود که کودک دوزبانه خود را به عنوان یک عامل فعال در محیط به حساب آورد و نه شخصی که فقط واکنش نشان میدهد. در خانواده و مدرسه، معمولاً از کودک میخواهند که از الگوهای رفتاری تعیین شده پیروزی کند. اما در دنیای بازی، کودک دوزبانه میتواند دنیا را آنقدر کوچک کند که به قدش برازنده شود و به میل خود آن را دستکاری کند.
کودک دوزبانه در نقشهای پدر، مادر، فروشنده، مدرسه، بیمارستان، شوهر، زن، تاجر، مریض، دکتر، مهمان، معلم، شاگرد، پرستار و … بازی میکند.
بازی موجب میشود که کودک از خود بیرون بیاید و خود را از دید دیگران نگاه کند. بدین ترتیب، کودک دوزبانه به خویشتن پنداری خود شکل میدهد.
بازی فعالیت انعطافپذیری است که موجب میشود تا کودک دوزبانه با ترسهای خود مقابله کند: ترس از افراد شرور، جادوگرها، اشباح، شیرها، سگها، دزدها و همینطور از چیزهای دیگر. به کمک تخیل، کودک میتواند بدون ترس، با این موجودات روبرو شود و حتی آنها را از بین ببرد.